جدول جو
جدول جو

معنی درمان زدن - جستجوی لغت در جدول جو

درمان زدن
(پَ کَ دَ)
این ترکیب در عبارت زیر از جهانگشای جوینی آمده است اما معنی آن روشن نیست:
هم در پایۀ آن منبر و حریم آن مجمع چنان بود که درمان زدند و شراب آشکار خوردند
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از دندان زدن
تصویر دندان زدن
دندان فرو بردن به چیزی
فرهنگ فارسی عمید
(پَ وَ گَ دَ)
معالجه شدن. علاج شدن. مداوا شدن:
چشم بادم همه بیماری و باز
همه درمان شوم ان شأاﷲ.
خاقانی.
، چاره شدن
لغت نامه دهخدا
تصویری از دستان زدن
تصویر دستان زدن
نغمه سرودن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
مداوا کردن، معالجه
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از برمال زدن
تصویر برمال زدن
گریختن
فرهنگ لغت هوشیار
گزیدن، گاز زدن، خصومت ورزیدن کینه خواستن، برابری کردن، چسبیدن، میل کردن طمع کردن
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از حرمان زده
تصویر حرمان زده
نومید نا کام
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از فرمان شدن
تصویر فرمان شدن
صادر شدن فرمان
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از ورمال زدن
تصویر ورمال زدن
گریختن (از ترس)
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دندان زدن
تصویر دندان زدن
((~. زَ دَ))
گزیدن، گاز زدن، خصومت ورزیدن، کینه خواستن، برابری کردن، چسبیدن، میل کردن، طمع کردن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دستان زدن
تصویر دستان زدن
((دَ. زَ دَ))
سرودن، نغمه خواندن
فرهنگ فارسی معین
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
Cure, Heal, Remedy, Treat
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
Cement
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
cimenter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
guérir, remédier, traiter
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
cimentar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
cementeren
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
genezen, verhelpen, behandelen
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
cementar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
curar, sanar, remediar, tratar
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
cementare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
curare, guarire, rimediare, trattare
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
zementieren
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
curar, remediar, tratar
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
水泥
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
治疗 , 治愈 , 补救
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
cementować
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
leczyć
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
цементувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
лікувати , лікувати , лікувати
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
heilen, beheben, behandeln
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
цементировать
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از درمان کردن
تصویر درمان کردن
лечить , исцелять , исправлять
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سیمان زدن
تصویر سیمان زدن
सीमेंट लगाना
دیکشنری فارسی به هندی